ما ملت امام حسینیم
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۰۱۹۵
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: راننده ترمز ماشین را گرفت: «همینجا خانم، بیشتر نمیتونم جلو برم!» جمعیت، کم کم، زیادتر از آنچه باید شده بود. کرایه را حساب کردم و بیرون پریدم. زنی زیرلب ذکر میگفت. دستهای از پسرهای نوجوان بسیجی با شلوارهای خاکی شش جیبه با تمام وجود لبیک یا حسین میگفتند، انگار که امام حسین (ع) آنطرف پل ایستاده و «هل من ناصراً ینصرنا؟» میگوید و آنها رگ غیرتشان برای مظلومیت ایشان جوشیده و جواب شدهاند!
برای یک لحظه توی خودم فرو میریزم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هنوز روی پُلیم و پیش به سوی میدان شهدا. این محل چه انتخاب باشکوهیست برای جمع شدن و یا حسین گفتن. اسمش را تکرار میکنم، «میدان شهدا» و بین شور جمعیت میبینمشان، تک تک شهدا را؛ محمد جهانآرا را، چمران را، و آن پیرمردی را که در بدرقهی هر عملیات، پشت کولههای برزنتی بسیجیها با رنگ مشکی مینوشت «مسافر کربلا.»
وانت خاکی رنگی که بلندگو را مثل علامت صلیب سرخ روی کتفش بستهاند از کنارمان رد میشود، آهنگران رجز میخوانَد و ناگهان همه جا شب عملیات میشود: «ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش...» گوشی را درمیآورم، میخواهم از وانت فیلم بگیرم که تصویر خودم را توی دوربین سلفی میبینم: «من چرا اینجایم؟» و ناگهان با شنیدن صدای شعر خواندن دختر کوچولوی مو فرفری رو شانهی امن پدرش از سوالم خندهام میگیرد.
قدمهایم را به طرف میدان شهدا تند میکنم. این دومین بار است که برای مشت کردن دستهایم در آسمان اینقدر دلآشوبه دارم. بار اول روز تشییع حاج قاسم بود و بار دومش الآن؛ الآنی که روسری دخترهای حاج قاسم را کشیدهاند و خنجر توی سینه و بازوی پسرانش خواباندهاند، الآنی که حرمت قرآن و خیمهی امام حسین (ع) را شکستهاند و خدا را به خرما فروختهاند، الآنی که راه کربلا به امتداد تاریخ دوباره دفتر گشوده تا ببیند من و تو و ما با که هستیم. با حسین (ع)؟ با زینب (س)؟ با قافلهی کربلا؟ یا با آن لشکر سی هزار نفریِ قدارهبندی که خدا فقط به اندازهی طول و عرض سجادهشان است و وقت نماز که گذشت و سجادهها جمع شد، خدا میشود سکههای درهمی که به خاطر دریدن گلوی امام حسین (ع) جایزه گرفتهاند.
میایستم و به صورتها خیره میشوم، در نگاهها دنبال اجباری میگردم که باید آنها را به اینجا کشانده باشد و مجبور شده باشند بر علیه اغتشاشگرها شعار بدهند. با شوخی به شانهی دختری که پلاکارد بسیج را سر دست گرفته و فشار جمعیت او را کنارم ایستانده میزنم: «کیک و ساندیسم ندادین!» میخندد: «پذیرایی برای مهموناس، ما همه صاحب مجلسیم عزیزم.»
راست میگوید این دختر نوجوانِ فوق فوقش هفده ساله. اینجا، زیر سایهی نخلها و در آستانهی پل کارون ما همه صاحب مجلسیم، مجلسی به نام فرزند رسول الله که یک هزار و چهارصد سال بعد از به خاک و خون کشیدن تن مبارکش هنوز از تکرار نامش بر زبان ملت ایران میهراسند و میخواهند بین ما و امام حسین (ع) فاصله بیندازند. و مگر نمیدانند که ما پیوند عشق را با خط خون بستهایم؟
هنگامهی اذان مغرب است؛ وقت تکرار نام شیرمردی به نام حیدر کرار در ماذنههای اهواز. همان که تن یهودیها با شنیدنش به رعشه میافتد. همان اسم رمز مقدسی که فرزندانش در کربلا شرافت را با خونشان جهانی کردند.
غروب کارون روی چشمهایمان سایه میاندازد اما مشتها هنوز از رمق نیفتاده. دوربین را درمیآورم و اینبار رو به جمعیت تنظیمش میکنم، لنز پر از عکس لبخند حاج قاسم است. میخندم: «راست گفتی حاجی، زمین هم که به آسمان برسد ما ملت امام حسینیم، ملت امام حسین(ع).» مردم شعار میدهند، شعار امامشان حسین (ع) را: «هیهات منا الذله، هیهات منا الذله...» پیرمرد عکس حاج قاسم را میبوسد، اذان به حی علی الصلاة رسیده... .
پایان پیام/ی
منبع: فارس
کلیدواژه: ملت امام دوربین لنز امام حسین حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۰۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزییات حادثه حریق در انبار دارویی بیمارستان امام حسین (ع) تهران
به گزارش خبرگزاری مهر، بامداد روز گذشته پرسنل بیمارستان امام حسین (ع) در تماس با سامانه ۱۲۵ از آتشسوزی در انبار داروی این بیمارستان خبر داده و در درخواست کمک کردند که در پی آن بلافاصله ستاد فرماندهی آتشنشانان ایستگاههای ۲، ۹۳ و ۷۳ را به همراه خودروی حامل دستگاههای تنفسی به محل حادثه واقع در خیابان شهید مدنی جنوبی اعزام کرد.
با حضور آتشنشانان در محل مشاهده شد که آتشسوزی در طبقه همکف یک ساختمان دو طبقه با کاربری انبار دارو رخ داده است. این ساختمان در ضلع جنوب شرقی محوطه بیمارستان با کاربری انبار دارو به مساحت تقریبی ۱۰۰ مترمربع رخ بود و در زمان رسیدن نیروهای آتش نشانی بخشی از قسمت شرقی انبار کاملاً شعلهور بود و دود زیادی به اطراف زبانه میکشید. همچنین شعلههای آتش در حال سرایت به قسمتهای دیگر انبار دارو بود.
در این شرایط نیروهای عملیات بلافاصله پس از رسیدن به محل حادثه و مجهز شدن به تجهیزات حفاظت فردی و دستگاههای تنفسی ضمن قطع برق و گاز ساختمان به سرعت وارد انبار شدند و با استفاده از یک رشته لوله آبدهی، عملیات مهار آتش را آغاز کردند.
بنا بر اعلام آتش نشانی تهران، این آتش سوزی میتوانست علت رخداد یک حادثه در سطح وسیعتر شود و خسارت مالی سنگینی برجای گذارد و موجب از بین رفتن داروهای کمیاب مختص بیماریهای خاص نیز بشود که با سرعت عمل و دقت بالای آتشنشانان در کمترین زمان ممکن مهار و خاموش شد.